هاله نور

هاله نور

شعر طنز و شاید هم جدی
هاله نور

هاله نور

شعر طنز و شاید هم جدی

خیانت در امانت

 ای وای که شیخ در امانت

چندیست کرده او خیانت

_____________________

ادامه مطلب ...

ماچ و موچ


چون که روز بوسه شد من ماچ و موچت میکنم
آن قدر تا جان دهی زن ماچ و موچت میکنم
مادرت مادرزنم چون او دهان جر می دهد
با نخ و قیچی و سوزن ماچ و موچت میکنم

آرایش


بدان کاین روژلب هرگز به روی لب نمی ماند
و این صورت بدون آن به اندامش نمی خواند
"اگر دیدی شبی بی هیچ آرایش تو آن زن را"
تو نشناسی که او هرگز خودش را هم نمی داند

ساپورت


این کِش که بانوان ساپورتش صدا کنند
"ترسم برادران غیورش قبا کنند"
چشمم نهفته باد ز اندام این زنان
در کوچه گر چنین... به خلوت چه ها کنند؟

آ شیخ حسن سلام از دور


به پیروی شعر زیبای استاد کاوه جوادیه

 "آ شیخ حسن سلام از دور"
بشنو سخنم بدون سانسور
هرچند که شد چو نیش زنبور
این بنده تو خود بدار معذور
اکنون "که شدی رییس جمهور"
چون "کاوه" بگفت "هاله ی نور"
 
ادامه مطلب ...