هاله نور

هاله نور

شعر طنز و شاید هم جدی
هاله نور

هاله نور

شعر طنز و شاید هم جدی

مشکل (نقیضه ای تضمینی بر غزل بهرام مژده ای)

(تنگ دستی بعد چندی بی نیازی مشکل است)

بر شپش در جیب خود این خانه سازی مشکل است

خانه ای داری کلنگی، بافتش فرسوده است

(خانه را ویران کنی از نو بسازی مشکل است)   ادامه مطلب ...

عاقازاده

خوشبت کسی کاو پدری داشته باشد

عاقا بشود گرچه خری* داشته باشد

بیچاره شد آن قوم که مداح صفت بود

بر دیگ پلو یک نظری داشته باشد

___________________________

* خریَّت

حکایت فرزند ناخلف

تو گویی که سهراب رستم نژاد
در این دوره از مادری خوش بزاد
"چو یک ماهه شد هم چو یک سال بود"
قوی و سزاوار و باحال بود   ادامه مطلب ...

نرخ دین


در گرانی نرخ دین ارزان شود
نرخ آدم این چنین ارزان شود
شیر مرغ و جان آدم، واردات
کشور ما مثل چین ارزان شود  ادامه مطلب ...

مرد دوزخی

عاقا اینها رفتند ولی هنوز گندکاریهاشون رو میشه... اعصاب مصاب مارو خورد میکنن جان تو


"دزدیده چون جان" می­رود اندر میان پیرهن

آن دوزخی مردی که او آتش بر این کرباس زد

تا از جهنم آمد و آرامش ما را که دید

حرف از عبور کشور از این دوره حساس زد  

ادامه مطلب ...