هاله نور

هاله نور

شعر طنز و شاید هم جدی
هاله نور

هاله نور

شعر طنز و شاید هم جدی

مرد دوزخی

عاقا اینها رفتند ولی هنوز گندکاریهاشون رو میشه... اعصاب مصاب مارو خورد میکنن جان تو


"دزدیده چون جان" می­رود اندر میان پیرهن

آن دوزخی مردی که او آتش بر این کرباس زد

تا از جهنم آمد و آرامش ما را که دید

حرف از عبور کشور از این دوره حساس زد  

ادامه مطلب ...

نقیضه ای تضمینی بر غزل استاد کاوه جوادیه

حکم اولیه محمدرضا رحیمی معاون اول محمود احمدی نژاد:

۱۴ سال حبس و پرداخت ۴ میلیارد جزای نقد...


 



(معنی عشق شیرین من تو را می شناسم)

ای معاون توی کابین من تو را می شناسم

دستِ در پشت پرده، شب تو را ننگ داند
(یاد آن روز دیرین من تو را می شناسم)
  ادامه مطلب ...

مالیات

ناف ملت می­بُری با مالیات

بعد از آن گیری به هر جا مالیات

وقت ترخیص از اتاق زایمان

روی دوشش هست بابا مالیات 

ادامه مطلب ...

رکود

گفت کشور باز رد شد از رکود

او نگفت این راز رد شد از رکود

این کلنگی خانه در نُه ماه و نیم

گشته شد نوساز رد شد از رکود

این رکودِ گفته چون کابوس بود

مثل خواب ناز رد شد از رکود

زندگی مانند نان، یارانه­ ای است

نانِ هر خَبّاز رد شد از رکود

 

ادامه مطلب ...

نقیضه ای تضمینی بر غزل علیرضا صبای تبریزی

(به‌جــز بیگانـگــی‌ها نـیـسـت اوج آشنایی‌ها)
رسد بر عرش اعلا یک نفر هم چون "رسایی‌ها"
اگر یک شب شدی آنی وکیلی در فلان مجلس
(مواظب بـاش تاریکی‌ست بعـد از روشنایی‌ها)
(وفا کـم کن که می‌ترسم جفای بیشتر بینی)
از این دلواپسی ها و از این واپسگرایی‌ها
 
ادامه مطلب ...