دانی که چرا لهجه ی بیگانه گرفتم؟
تقصیر من این ا ست که یارانه گرفتم
هر دود که شد دولت محمود به پا کرد
من نیز ازآن رعشه ی چشمانه گرفتم
زان صبح که انکار شد آن دولت سبزم
من سالک و طاعون جداگانه گرفتم
گفتم که ز مهرش بکنم مسکنم ایجاد
این دادم و آن دادم و ویرانه گرفتم
تدبیر من این است که امّید نبازم
از دولت تدبیر امیدانه گرفتم
اما کلهت را تو بکن قاضی عقلت
این نکته همان شد که ظریفانه گرفتم
از صبح گذر کردم و افسوس که شب شد
امشب تو ببین من غم صبحانه گرفتم
صد بار بدی کردم و دیدم ثمرش را
این بار ولی بدتر و جانانه گرفتم
صد بار بر آن درد شکافات نشستم
جر خوردم و این بار شیافانه گرفتم
من "هاله نور"م و تو عالیِّ پیامی
هالو که ز تو ساغر و پیمانه گرفتم